رسیدن به خونه
سلام بعد از ی روز بستری اومدیم خونه. خیلی دور و برمون شلوغ بود تا دلت بخاد مهمون همه میخاستن صورت ماهتو ببینن. همیشه خواب بودی حتی تو خواب هم خمیازه میکشیدی. ...
نویسنده :
خوشبخت ترین بابای دنیا
14:28